یکی از مهمترین دلایل این مسأله، پایینبودن میزان دریافتی متخصصان بیهوشی نسبت به سایر رشتههای پزشکی است. یک متخصص بیهوشی برخلاف سایر پزشکان، امکان راهاندازی مطب شخصی را ندارد و عمدتا در بیمارستانها فعالیت میکند. این محدودیت شغلی، در کنار تعرفههای پایین و فشار کاری بالا،موجب کاهش جذابیت این رشته شده است. درنتیجه افراد مستعد و علاقهمند به پزشکی به رشتههایی همچون دندانپزشکی و پوست رویمیآورند که از نظرمالی وضعیت بهتری دارد.ما بارها این موضوع را در کمیسیون مطرح کردهایم وبه دولت و وزارت بهداشت نیز انتقال دادهایم.متأسفانه متخصصان بیهوشی باوجود نقش حیاتی در جراحیها، از نظر مالی در وضعیت نامناسبی قرار دارند.این درحالی است که مسئولیت آنان ارتباط مستقیم با جان بیماران دارد و یک اشتباه کوچک میتواند خسارات جبرانناپذیری بهدنبال داشته باشد. البته بحران تنها محدود به این حوزه نیست. رشتههایی مانند طب اورژانس نیز با چالشهای مشابهی روبهرو هستند.متخصصان این حوزه، با وجود تلاش و زحمات فراوان، درآمد قابلقبولی ندارند. این وضعیت موجب کاهش انگیزه پزشکان و خروج آنان از بیمارستانهای دولتی شده است.
برای بهبود این مسأله ما دربودجه سالجاری،۸۳۰همت برای حوزه بهداشت و درمان درنظر گرفتهایم که با احتساب سایر اعتبارات، اکنون این حوزه بیش از هزار همت اعتبار دارد و اگر مدیریت صحیحی انجام شود، میتوان حقوق و دستمزد کادر درمان را به شکل بهتری پرداخت و انگیزه لازم را برای ماندگاری پزشکان ایجاد کرد.